(1395/1/15، 12:07 عصر)orache نوشته است: منم دارم شروع میکنم به رعایت کپی رایت . محصولات ایرانیو تمامی میخرم چه فیلم چه اهنگ چه بازی چه نرم افزار اصلا دانلود نمیکنم . بازی ها و نرم افزار های خارجی هم برای موبایل سعی میکنم رایگان هاشو دانلود کنم و استفاده کنم و از تبیغات استفاده کنم . ویندوز و آنتی ویروسم هم اورجینال توسط یکی از اقوام سفارش دادم بیارن و مونده نرم افزار ها که اونا هم وقتی پول دستم رسید حتما میخرم چون فقط 1 بار نیازه تا بخریم .
از از یک
و دو اینکه اگر هم هیچ کدوم از این ها رو انجام ندم نمیام توجیهش نمیکنم این میشه عذر بد تر از گناه
اطلبوا العلم و لو بالصين
علم را بجوييد حتي اگر در چين باشد
اگر واقعا علم اینقدر اهمیت داشت دین تو عربستان نمیومد و همچنین تو قرآن هر دقیقه میگفت علم بجویید نه دعا کنید و خدا بپرستید !!!
موفق باشید
سلام،
خوب کاری میکنید! اما من قبل از این مسائل هم کپی رایت داخلی را رعایت میکردم و خواهم کردم،درد اصلی من همین است که چرا به جای اتخاذ سیاست درست و قوانین سخت گیرانه برای رعایت حقوق هموطنانمان که امروزه به راحتی آب خوردن پایمال میشود! ما به فکر استیفای حقوق نامشخص اجانب غربی افتاده ایم!؟
موانع و مشکلاتی که در مطالب قبلی اشاره کردم هر وقت برطرف شد( به ویژه ایجاد فرصت برابر و رفع قیود ناعادلانه و تحریم ها و پایان دادن به سیاست استعماری در این زمینه و به رسمیت شناختن حقوق ایرانیان توسط آنها...) من هم در آنزمان حقوق آنها را تماماً رعایت خواهم کرد البته اگر پولش را نداشته باشم استفاده نخواهم کرد و عذر بدتر از گناه نمی آورم!که حالا ندارم استفاده میکنم و بعد پولش را میدهم! یا رومی رومی یا زنگی زنگی !
باقی مطالبی که اشاره کرده اید هیچ ربطی نه به این مطلب دارد نه به این انجمن در واقع محتوای این تایپیک را به انحراف کشیده اید!هر چند مایل به گسترش این بحث نیستم اما از سر تکلیفی که احساس میکنم مطالبی خواهم گفت:
1-اسلام هیچگاه به رهبانیت دعوت نکرده است و نگفته شب و روز پیوسته یا عبادیت کنید یا دعا بخوانید. هر چیزی به جای خود خوب است و صحیح است اسلام از افراط و تفریط نهی کرده است.حتی ما در احادیث معصومین (ع) میخوانیم« فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ/یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است»در قران مجید هم زیاد از علم و حکمت صحبت شده است همانطور که دوستمون آقا مجتبی اشاره کردند.
دوست عزیز در عربستان قبل از اسلام تنها 17 نفر سواد خواندن و نوشتن داشتند! در ایران قبل از اسلام موبدان زرتشتی بنا بر نظام کاست(طبقاتی) ساسانی احدی از طبقات ضعیف و مردم عادی را اجازه به داشتن سواد و کسب علم نمیدادند! در روم و اروپای مسیحی هر کسی کوچکترین علاقه ئی به کتابی جزء کتاب مقدس(انجیل و تورات) نشان میدادو صحبتی از علم و دانش میکرد تحت تعقیب کلیسا و روحانیون مسیحی قرار میگرفت!
اما مقایسه کنید بعد از اسلام چه روندی شکل گرفت و ملتها به چه ترقی و رشد و پیشرفتی رسیدند.
(1395/1/15، 02:38 عصر)orache نوشته است: پس از اسلام پیشرفت و تکنلوژی ؟؟ بعد از پیامبر پیشرفت ؟ ببخشید شما با من دارین راجع به تاریخ حرف میزنین ؟ ...........
پیشرفت تاریخ از 500 سال قبل تقه خورد یعنی اوسط دوران رنسانس !!! شما یه نگاه بین تکنلوژی ای که الان داری استفاده میکنی باش . از دوا درمون ها از پیشرفت پزشکی و...
برقی که داری استفاده میکنی . کامپیوتری که استفاده میکنی . سیستم عاملی که استفاده میکنی . موبایلی که داری . و تمامی پیشرفت هایی که الان داری رو مدیون اونایی حتی دارو ها قرص ها و پزشکی . پیشرفت علم پزشکی در یکصد سال اخیر مدیون اروپا و آمریکاییم
با علمشون الان سرطان هم دارن روش کار میکنن تا نیازی به هیچ ترسی نباشه . اگر به ما بود الان برای سرما خوردگی هم میبایست دعا میکردیم و دخیل میبستیم .
اول
این لینک را ببینید در ضمن گفته اید بروید کتاب دو قرن سکوت را بخوانید میدانم که خودتان نخوانده اید! ولی من هم به شما میگویم بروید کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری را بخوانید.با یکسری چرندیات از معاندین در سطح نت قضاوت نکنید یا اگر دو قرن سکوت را خوانده اید یکطرفه به قاضی نروید. حتما مرحوم عبدالحسین زرین کوب را میشناسید؟ایشان نویسنده دو قرن سکوت است. حال میخواهیم ببینیم از دیدگاه ایشان ادعاهای شما چقدر صحیح است؟ من فقط خلاصه ای از گفته های ایشان را میاورم:
دکتر عبدالحسین زرین کوب نوشته است:
//
کارنامه اسلام یک فصل درخشان تاریخ انسانی است....
فتح اسلامی البته با جنگ حاصل شد
اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود....
مجوس (زرتشتیان) جزیه ای که به اسلامیان می پرداختند به مراتب سبک تر و راحت تر از مالیات سرانه ای بود که پیش از آن به حکومت خویش ـ ساسانیان ـ می دادند....
بعد ها حتی بت پرستان اورپا و هند و تبت نیز توانستند به عنوان مجوس در قلمرو اسلام با پرداخت جزیه در صلح و آزادی بسر برند...
اسلام رفته رفته در سرزمینهای فتح شده انتشار و قبول می یافت و این انتشار و قبول نه از راه عنف و فشار بود
(ن.ک کارنامه اسلام/نوشته:عبدالحسین زرینکوب/ ص 2)....
//اگر عامه مردم این ممالک (ممالک فتح شده بدست مسلمانان) با مهاجمان به چشم عداوت می نگریستند این فتوح چنین آسان دست نمی داد(ن.ک کارنامه اسلام، ص 3)....
//تمدن اسلامی ـ لا اقل از پایان فتوح مسلمین تا ظهور مغول ـ قلمرو اسلام را از لحاظ نظم و انضباط اخلاقی، برتری سطح زندگی، سعه صدر و اجتناب نسبی از تعصب، و توسعه و ترقی علم و ادب،
طی قرنهای دراز پیشاهنگ تمام دنیای متمدن و مربی فرهنگ عالم انسانیت قرار داد....
تمدن اسلامی ... بی شک یک دوره درخشان از تمدن انسانی است....
فرهنگ اسلامی هنوز در دنیای حاضر تأثیر معنوی دارد و به جذبه و معنویت آن نقصان راه ندارد(ن.ک کارنامه اسلام،ص5)...
//شک نیست که سهم اقوام گونه گون که در توسعه این تمدن بذل مساعی کرده اند نباید از نظر محقق دور بماند اما آنچه این مایه ترقیات علمی و پیشرفتهای مادی را برای مسلمین میسر ساخت در حقیقت همان اسلام بود که با تشویق مسلمین به علم و ترویج نشاط حیاتی، روح معاضدت و تساهل را جانشین تعصبات دنیای باستانی کرد(ن.ک کارنامه اسلام،ص5)....
//اسلام که یک امپراطوری عظیم جهانی بود ... همه را به هم در آمیخت و از آن چیز تازه ای ساخت.
فرهنگ تازه ای که حدود و ثغور نمی شناخت و تنگ نظریهایی که دنیای بورژوازی و سرمایه داری را تقسیم به ملتها، به مرزها، و نژادها کرد، در آن مجهول بود. مسلمان از هر نژاد که بود ـ عرب یا ترک، سندی یا افریقایی ـ در هر جایی از قلمرو اسلام قدم می نهاد خود را در وطن خویش و دیار خویش می یافت.(ن.ک کارنامه اسلام،ص6)....
//
کثرت مدارس عالی در بلاد اسلام، هنوز هم که دنیا پیشرفتهای ماشینی یافته است مایه حیرت است و حاکی از وجود شوق و نشاطی بی مانند. در حیقیقت به سبب تأکید و تشویقی که در اسلام راجع به علم شده بود و همچنین به جهت توصیه و ترغیبی که به انجام دادن امور خیر می شد بسیاری از اهل بر و ارباب ثروت عنایت و توجه خاصی به انشاء مدارس مبذول کردند(ن.ک کارنامه اسلام،ص16)....
//آمادگی مسلمین برای اخذ و نشر علوم، و احادیثی که از پیغمبر در تشویق به دانش طلبی نقل می شد، بعلاوه وجود اسباب و موجبات دیگر، شروع یک نهضت علمی را در قلمرو اسلام سبب شد.(ن.ک کارنامه اسلام،ص17)....
//
مسلمین در بعضی رشته های طب تحقیقاتی کردند که بی سابقه بود چنانکه در باره جذام ظاهرا اولین تحقیقات بوسیله آنها شد. فرق بین آبله و سرخک را اول بار آنها ملتفت شدند. در باره مامائی و قابلگی خیلی بیش از یونانی ها مطالعه کردند. همچنین در استعمال بعضی ادویه و پاره ای وسائل معالجه سابقه آنها محقق است ... بعضی معالجات آنها در امراض جسمانی یا روحانی ابتکاری بود...
طب اروپا دین زیادی به طب اسلامی دارد.(ن.ک کارنامه اسلام،ص20)....
//جبر و مقابله را اولین بار مسلمین وارد نظام علمی کردند. همچنین استعمال جبر در هندسه و بالعکس بوسیله مسلمین انجام یافت و این امر نیز در بسط هندسه تحلیلی تأثیر بسزائی داشت(ن.ک کارنامه اسلام،ص23)....
//
در تمام قرون وسطی، پیشرفت ریاضیات در واقع به نبوغ ریاضی مسلمین مدیون بود.در نیمه اول قرن پانزدهم میلادی که مسلمین با مشکل ترین مسائل هندسه دست و پنجه نرم می کردند، معادلات درجه سوم جبری را به کمک مقاطع مخروطی حل می کردند و در مثلثات کروی تحقیقات ارزنده انجام می دادند، در اروپا تحقیقات ریاضی از حساب تقویم و طرز بکار بدن چرتکه ـ که غالبا در سطح حوائج روزانه بود ـ در نمی گذشت...
این میراث علمی عظیم مسلمین، هم از حیث وسعت موجب اعجاب است هم از لحاظ دقت(ن.ک کارنامه اسلام،ص24)....
//
مسلمین در استخراج معادن، در ساختن رنگ، در آب دادن فولاد، در تهیه چرم و کاغذ و در ساختن اسلحه طی قرنهای دراز تفوق(برتری) خود را بر دنیای غرب حفظ کردند.(ن.ک کارنامه اسلام،ص26)....
//آثار جغرافیائی مسلمین در واقع بسیار غنی، متنوع، آموزنده و جالب است.در جغرافیا، هم وسعت عرصه تحقیقات مسلمین خیلی بیش از یونانی ها بود و هم شور و توفیق آنها و از حیث وسعت قلمرو و دقت مواد حاصله هم، علم جغرافیا در نزد مسلمین بمراتب از آنچه نزد یونانی ها بود پیشتر رفت(ن.ک کارنامه اسلام،ص27)....
//مسلمین در تاریخ کتابهای بسیار زیادی بوجود آوردند و هیچ قومی قبل از شروع عصر جدید درین رشته به پایه مسلمین نرسیده بود(ن.ک کارنامه اسلام،ص30)....
//که گفت که در اسلام دین را با هنر سازگاری نیست؟ برعکس، این هردو با یکدیگر ملاقات می کنند و آن هم در مسجد. خدای اسلام ـ الله تعالی ـ نه فقط رحیم و حکیم است بلکه جمیل هم هست.(ن.ک کارنامه اسلام،ص49)....
//اهمیت میراث اسلامی نه به علم و صنعت آن محدود شد، نه به فلسفه و عرفان آن. ادب اسلامی نیز از همان تنوع و نشاط حیاتی بهره یافت که علم و فلسفه اسلامی را بلندآوازه کرد. در سراسر این ادب نفوذ قرآن محسوس بود، هم در اسلوب بلاغت هم در قصه ها و مواد و هم در فکر و اخلاق. از این روست که این ادب ارزنده را به هر زبانی که هست ـ خواه عربی و خواه فارسی، خواه ترکی و خواه سندی ـ جز ادب اسلامی نمی توان خواند(ن.ک کارنامه اسلام،ص55)....
//محققی که با دنیای اسلام آشنایی درست دارد پروایی ندارد که اسلام را دینی بیابد مناسب با احوال انسانی، حتی بیش از آنچه راجع به فرهنگ فرانسوی ادعا می کنند قبایی به قامت انسانیت.....
آنچه دنیا به اسلام و مسلمانان مدیونست آن اندازه هست که نشان دهد برخلاف بعضی دعویها اسلام هرگز جریان فرهنگ انسانی را سد نکرده است و حتی آن را به پیش رانده است....................
//اگر اکنون دنیای اسلام ارزش و حیثیت خود را درست نمی شناسد تا حدی از آن روست که از معنویت خویش جدا مانده است. کارنامه اسلام در قرنهای درخشان آن، کارنامه یک فرهنگ انسانی است، یک فرهنگ جامع ... به قدر قامت انسان........
//این نکته که اسلام در طی قرنهای دراز موجد یک فرهنگ پیشرو بوده است چیزیست که از تاریخ فرهنگ انسانی بدرستی بر می آید....(ن.ک کارنامه اسلام،ص57)....
//(مستشرقان/غربیان) پیشرفت عجیب تمدن اسلامی را .... نوعی معجزه خوانده اند، معجزه اسلامی....
تأثیر فرهنگ اسلامی در پیشرفت علوم ریاضی، طب و شیمی شواهد بسیار دارد.حتی در قرن سیزدهم ترجمه کتب اسلامی و شروح آنها در مدارس عالی آکسفورد، با شوق و علاقه دنبال می شد....
...اگر آنچه اروپا در قرون وسطی و بعد از آن، در ریاضی، طب و شیمی، به مسلمین مدیون است، جمع آید بی شک رقم قابل ملاحظه ای است اما در فلسفه و عرفان اروپا نیز این نفوذ اسلام کم اهمیت نیست...(ن.ک کارنامه اسلام،ص58)....
//آنچه شاید خلاف انتظار می نماید نفوذی است که فرهنگ اسلام در ادبیات اروپا داشته است و آن خود به هیچ وجه چیز بی اهمیتی نیست...
تمدن امروز دنیا در ادب، در فلسفه، در عرفان و در علم تا حد زیادی به اسلام و فرهنگ اسلامی مدیون است.(ن.ک کارنامه اسلام،ص59)....
//آشنایی با زبان عربی و فرهنگ اسلامی در ایتالیا و فرانسه تا حدی محرک و انگیزه آن نهضت عظیم علمی فکری شد که بعدا رنسانس خوانده شد و همه اروپا را به جنب و جوش آورد.
بدین گونه اروپا حتی رنسانس خود را تا حد قابل ملاحظه ای به مسلمین مدیون است...
بیان این دعوی نه حاجت به مبالغه دارد نه نیاز به تعصب. دنیای اسلام به قدر کافی افتخارات راستین دارد که نیازی به گزاف و دعوی نداشته باشد....
غرب به تمدن اسلامی خیلی بیش از آنچه خود اعتراف دارد مدیون است....هنوز در غرب روشن بینانی هستند که به درستی انتظار دارند تا آنجا که ممکن است الهامات تازه ای از شرق و اسلام دریافت دارند(ن.ک کارنامه اسلام،ص60)....